نیازمندیها

ساخت وبلاگ

لیلی غفاریّه ، از بانوانی بود كه مجروحین جنگ را مداوا می كرد، و زخمهای آنها را پانسمان می نمود، او می گوید: همراه رسول خدا(ص) به جبهه می رفتم و به مداوای مجروحین جنگ می پرداختیم ، و در جنگ جمل ، همراه امام علی (ع) به جبهه بصره رفتم تا مجروحان را مداوا كنم ، پس از جنگ جمل ، شب مهمان حضرت زینب (س) دختر علی (ع) شدم ، فرصت را غنیمت شمرده و به او عرض كردم : اگر سخنی از شخص پیامبر(ص) شنیده ای ، برای من بیان كن (با توجه به اینكه زینب (س) هنگام رحلت پیامبر(ص) پنج یا شش ساله بود). زینب (س) در پاسخ من فرمود: روزی به محضر رسول خدا(ص) رفتم ، عایشه همسر آن حضرت نزدش بود، در این وقت علی (ع) به حضور پیامبر(ص) آمد، پیامبر (ص) در حضور عایشه ، اشاره به علی (ع) كرد و فرمود: انّ هذا اول الناس ایمانا و اول الناس لقاء لی یوم القیامه ، و آخر الناس ‍ لی عهدا عند الموت . :این شخص (علی علیه السلام) نخستین شخصی است كه قبول اسلام كرد، و نخستین فردی است كه در قیامت بامن ملاقات كند، آخرین است كه هنگام رحلت من ، با من وداع می نماید.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 124 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

نصیحت امام صادق (ع) ام خالد معبدیه از بانوان نیك كردار و از شیعیان متعهد بود، بیماری معده پیدا كرد و نزد طبیب برای معالجه رفت ، طبیب به او گفت : مقداری شراب را با قاووت (آرد نرم گندم و یا نخود) چند روزی بخور بهبود می یابی . این بانو با خود گفت : آیا شراب خوردن برای سلامتی ، شرعا جایز است یا نه ، تصمیم گرفت مسئله را از امام صادق (ع) بپرسد، به حضور آن حضرت آمد و جریان را به عرض رسانید، امام صادق (ع) فرمود: چه چیز تو را از آشامیدن آن جلوگیری می كند؟ او گفت : من قلاده اطاعت از شما را به گردن آویخته ام (تا روز قیامت بگویم : جعفربن محمد(ص) مرا امر و نهی كرد و من همانا اطاعت كردم). امام صادق (ع) به او رو كرد و فرمود: حتی یك قطره از آن را نچش ، نه به خدا سوگند، به تو اجازه آشامیدن یك قطره از آن را نخواهم داد، سپس سه بار، فرمود:وقتی كه مرگ به گلوگاه رسید (و با دست اشاره به گلو كرد) پشیمان خواهی شد، آیا فهمیدی؟

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

چهار زن از آن جایی كه شیطان قسم خورده همه فرزندان آدم را گمراه نمایند و هر گروهی را با نقشه ای از راه بیرون كند، و تا كنون انجام داده و بعدا هم انجام خواهد داد؛ یكی از آنها كه برای او خیلی هم آسان می باشد طایفه زنان اند.
روزی آن ملعون پیش رسول اكرم صلی الله علیه و آله وسلم آمد، حضرت از او چند چیز پرسید و او هم همه را پاسخ داد. یكی از آنها این بود: رفیقان تو كیان اند؟ پاسخ داد: دروغ گویان ، غمازان و زنان . پرسید: دام تو چیست ؟ گفت : زنان . به واسطه اینان مردان را از راه مستقیم بیرون می برم ، و خود ایشان را با مكر و حیله و دل سوزی به كارهای ناشایسته وادار می كنم و به این وسیله ، جهنمی می نمایم . فرمود: چه تعداد از زنان از تو فرمان برداری می كنند و تابع تو هستند. عرض ‍ كرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ! آن قدر زیادند كه نمی توان شماره كرد و به حساب آورد. ممكن است از هزاران زن فقط یكی از من اطاعت نكند و بقیه گوش به فرمان من هستند و مایه دل گرمی و امید من به آنان است . آن حضرت علیه السلام پرسید: تا به حال بر چند زن غالب نشدی و نتوانستی بر آنان چیره شوی ؟ عرض كرد: یا رسول الله ! تا به حال بر چهار زن دست نیافتم - و آنان زنان نمونه بوده اند. نخست آسیه ؛ زن فرعون ، دختر مزاحم ، عمری در خانه فرعون ، كه ادعای خدایی می كرد، زندگانی نمود و یك لحظه به خدای خود كافر نشد و فرعون را به خدایی نپذیرفت . مطیع پیغمبر زمان خود حضرت موسی (ع) بود و در پایان هم به دست فرعون به شهادت رسید. دوم مریم ؛ مادر حضرت عیسی علیه السلام كه از روز تولد در بیت المقدس ‍ بوده و از اول تا آخر عمرش به عبادت خداوند متعال به سر برد و دست نامحرمی به وی نرسید. خداوند از لطف و عنایت خود بدون شوهر، حضرت عیسی (ع) را به او عنایت كرد. سوم خدیجه ؛ همسر و حرم تو. آن زنی كه همه دارایی خود را به تو سپرد و همه را وقف اسلام و هدف شما نمود. در لحظات دشوار از اسلام و مكتب تو پشتیبانی كرد. چهارم ؛ كه از همه آنان بهتر و گرامی تر است ، دخترت فاطمه (س) می باشد. در همه دنیا زنی به خوبی و شایستگی و ایمان و علم و اخلاق او نیامده است.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 104 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

حضرت رضا (ع ) فرمود: هنگامی كه روز قیامت می شود، انسان با ایمان در پیشگاه خداوند، قرار می گیرد، و خداوند خودش او را به محاسبه می كشد، و كردار او را در معرض دید او قرار می دهد. او نخست ، نامه ای از عمل خود را می نگرد، كه در آن گناهانش ثبت شده ، از دیدن آن رنگش تغییر می كند و لرزه بر اندامش می افتد: سپس نامه دیگری را می نگرد، كه در آن كارهای نیك ، و پاداش آنها ثبت شده ، از دیدن آن شادمان می گردد. پس از آن خداوند به فرشتگان دستور می دهد كه صفحه هایی را بیاورید كه در آن ، هیچ گونه اعمالی ثبت نشده است ، فرشتگان آن صفحه ها را در معرض دید مؤمنان قرار می دهند، وقتی مؤمنان آن صفحات را می نگرند، در می یابند كه در آن صفحه ها، (پاداش ثبت شده ) ولی عملی نوشته نشده است ، به خدا عرض می كند: خدایا به عزت و جلالت در این صفحات ، عملی نمی بینم . خداوند به آنها می فرماید: راست می گوئید، شما آن اعمال (نیك ) را نیت كردید (ولی موفق به انجامش نشدید) و ما همان اعمال را برای شما ثبت كردیم ، سپس به مؤمنان به خاطر نیت آن اعمال ، پاداش ‍ می دهند.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 129 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

بلال حبشی مؤذن پیامبر صلی الله علیه و آله ، هنگامی كه رنجور شد و در بستر مرگ قرار گرفت ، همسرش در بالین او نشست و گفت : واحسرتا كه مبتلا شدم ! بلال گفت : بلكه موقع شور و شادی است ، تاكنون رنجور بودم و تو چه می دانی كه مرگ در زندگانی خوش است ؟ همسر گفت : هنگام فراق فرا رسیده است . بلال فرمود: هنگام وصال فرا رسیده است . همسرش گفت : امشب به دیار غریبان می روی ، فرمود: جانم به وطن اصلی می رود. همسر گفت : واحسرتا، او فرمود، یا دولتاه ، همسر گفت : تو را از این پس كجا بینم ؟ فرمود: در حلقه خاصان الهی ، همسرش عرض كرد: دریغا كه با رفتن تو، خانه بدن و خانمان ما ویران می گردد! فرمود: این كالبد مانند ابر می باشد كه لحظاتی به هم پیوند و بعد از هم گسیخته می شود.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 109 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

زهری گوید: شبی تاریك بود. باران هم می‌آمد. با غلامم در كوچه‌های مدینه می‌آمدم، كه مولایم حضرت زین‌العابدین ـ علیه السلام ـ را دیدم از اسب پیاده شدم و خدمت آن حضرت رسیدم و اظهار ارادت كردم. مقداری نان همراه حضرت بود، عرض كردم: كجا تشریف می‌برید؟ حضرت فرمود: خیال مسافرت دارم و برای سفرم توشه تهیه كرده‌‌ام، می‌خواهم آن را در جای محفوظی نگهداری كنم.
عرض كردم: پس اجازه بدهید غلام من كمك كند؟ فرمود: خودم اولی هستم. زهری گوید: چند روز بعد، آقا را در كوچه‌های مدینه ملاقات كردم و پرسیدم: مگر شما اراده مسافرت نداشتید؟ فرمود: آن طور كه تو گمان كردی نیست، اراده سفر آخرت داشتم(و نان‌ها را برای فقرای مدینه می‌بردم ...)
در روایت است كه حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ به چهارصد خانه از فقرا، نان می‌برد، بدون این كه خود را بشناساند.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 107 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

مرگ مؤمن و كافر امام موسی بن جعفر علیه السلام به بالین یكی از دوستانش آمد كه در حال جان كندن بود، و حالش به گونه ای بود كه به سؤ ال هیچكس پاسخ نمی داد. حاضران خطاب به امام هفتم كرده و عرض كردند: ای پسر رسولخدا(ص ) دوست داریم حقیقت مرگ را شرح دهی و بفرمائی كه این بیمار ما اكنون در چه حالیست ؟ امام فرمود: مرگ برای مؤمن ، وسیله تصفیه و پاكسازی است ، مؤمنان را از گناه می شوید، برای آنان آخرین ناراحتی است ، و كفاره آخرین گناهانشان است ، در حالی كه كافران ، هنگام مرگ از حسناتشان جدا می شوند، و آخرین لذت خود را در دنیا می چشند (كه پاداش كار خوب آنها كه احیانا انجام داده اند می باشد). و اما این شخص بیمار كه در حال جان كندن است ، به كلی از گناهانش پاك شد و تصفیه گردید آنگونه كه لباس چركین را در آورده و لباس پاك می پوشد، او هم اكنون شایستگی آنرا دارد كه در سرای همیشگی آخرت ، با ما اهلبیت ، محشور شود.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

مرحوم شیخ مفید، به نقل از امام جعفر صادق صلوات اللّه علیه حكایت نماید: روزی به رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله ، خبر دادند كه فلان جوان مسلمان ، مدّتی است در سكرات مرگ و جان دادن به سر می برد ونمی میرد. چون حضرت رسول بر بالین آن جوان حضور یافت ، فرمود: بگو لا إ لهَ إ لاّ اللّه ؛ ولی مثل این كه زبان جوان قفل شده باشد ونمی توانست حركت دهد، حضرت چند بار تكرار نمود و جوان بر گفتن كلمه طیّبه لا إ لهَ إ لاّ اللّه قادر نبود. زنی در كنار بستر جوان مشغول پرستاری از او بود، حضرت از آن زن سؤال نمود: آیا این جوان مادر دارد؟ پاسخ داد: بلی ، من مادر او هستم .
حضرت فرمود: آیا از فرزندت ناراحت و ناراضی می باشی ؟ گفت : آری ، مدّت پنج سال كه است با او سخن نگفته ام . حضرت پیشنهاد داد: از فرزندت راضی شو. عرض كرد: به احترام شما از او راضی شدم و خداوند نیز از او راضی باشد. سپس حضرت به جوان فرمود: بگو لا إلهَ إلاّ اللّه ، در این موقع آن جوان سریع كلمه طیّبه را بر زبان خود جاری كرد. بعد از آن ، حضرت به او فرمود: دقّت كن ، اكنون چه می بینی ؟ عرض كرد: مردی سیاه چهره با لباس های كثیف و بدبو همین الان در كنارم می باشد و سخت گلوی مرا می فشارد. حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله ، اظهار نمود: بگو: یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ، وَ یَعْفُو عَنِ الْكَثیرِ، إ قبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ، وَاعْفُ عنّی الْكَثیرَ، إ نّكَ انْتَ الْغَفُورُ الرَّحیم . یعنی ؛ ای كسی كه عمل ناچیز را پذیرا هستی ، و از خطاهای بسیار در می گذری ، كمترین عمل مرا بپذیر و گناهان بسیارم را به بخشای ؛ همانا كه تو آمرزنده و مهربان هستی ، وقتی جوان این دعا را خواند، حضرت فرمود: اكنون چه می بینی ؟ گفت : مردی خوش چهره و سفید روی و خوش بو با بهترین لباس ، در كنارم آمد و با ورود او، آن شخص سیاه چهره رفت . حضرت فرمود: بار دیگر آن جملات را بخوان ، وقتی تكرار كرد. و در همان لحظه روح ، از بدنش خارج شد و به دست پر بركت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله ، نجات یافت و سعادتمند گردید.

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

در ابتدا لازم است به چند نكته اشاره كنیم:
1ـ مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست كه وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلكه آن حضرت مانند سایر انسآنها از یك زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری كه آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میكند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند كه نمیتوانند جمال مبارك آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یك معنا این مردمند كه از امام خویش غایبند.
چنانكه مولای متقیان امام علی (ع) در این باره میفرماید:

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 128 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24

اسامی و القاب امام مهدى (عج) در احادیث رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) القاب متعددى براى امام مهدى (عجل الله فرجه الشریف) ذكر شده است در این میان، مى توان به القابى مانند القائم، المنتظر، المهدى، الحجه، المنصور، الخلف الصالح، صاحب الزمان، بقیه الله، ... اشاره كرد.
در برخى از روایات، ضمن ذكر برخى از القاب، به وجه تسمیه ى آن ها نیز اشاره شده است:
1- از امام جواد(علیه السلام) پرسیده شد كه چرا به امام مهدى (عج) «منتظر» گفته مى شود؟ امام(علیه السلام)فرمود: «لأنّ له غیبه تكثر أیّامها و یطول أمدها، فینتظر خروجه المخلصون و ینكره المرتابون...;[1]
چون براى مهدى(علیه السلام) غیبتى است كه روزهاى آن بسیار و مدّت آن، طولانى است. مخلصان، منتظر ظهور او مى مانند و اهل ریب او را انكار مى كنند».
2- ابو سعید خراسانى مى گوید:

نیازمندیها...
ما را در سایت نیازمندیها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا rahnama313 بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت: 13:24